English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 234 (2212 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
decode U کشف کردن پیام
decoded U کشف کردن پیام
decodes U کشف کردن پیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
clear U پیام کشف روشن کردن
clearer U پیام کشف روشن کردن
clearest U پیام کشف روشن کردن
clears U پیام کشف روشن کردن
cipher U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
decipher U کشف کردن پیام کشف رمز کردن
deciphered U کشف کردن پیام کشف رمز کردن
deciphers U کشف کردن پیام کشف رمز کردن
buries U کد کردن پیام
bury U کد کردن پیام
burying U کد کردن پیام
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
encode U رمز کردن پیام
encode U کد کردن پیام
encodes U رمز کردن پیام
encodes U کد کردن پیام
verified U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
codress procedure U روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
decrypt U کشف رمز کشف کردن پیام
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
enciphere U رمز کردن پیام
fire message U پیام اتش درخواست اتش کردن
routing U مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
Other Matches
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
signal U پیام
message U پیام
messages U پیام
mssg U پیام
i signal U پیام ای
signaled U پیام
signalled U پیام
to send a message U پیام فرستادن
privacy U استقلال پیام
general message U پیام عمومی
headings U سرلوحه پیام
basegram U پیام از ساحل
cryptogram U پیام پنهانی
routine message U پیام عادی
plain text U پیام کشف
error message U پیام خطانما
procedure message U پیام عادی
communicator U پیام دهنده
wilco U پیام را فهمیدم
radiotelegram U پیام تلگرافی
ems dispatch U پیام امس
start of message U اغاز پیام
procedure message U پیام معمولی
heading U سرلوحه پیام
fox message U پیام دوباره
end of massage U انتهای پیام
brightness signal U پیام روشنایی
endings U خاتمه پیام
burst pedestal U پایه پیام
maydays U پیام اضطراری
color burst pedestal U پایه پیام
mayday U پیام اضطراری
beginning of message U شروع پیام
q signal U پیام کیو
immediate message U پیام فوری
video signal U پیام ویدئو
plaindress U پیام کشف
code message U پیام رمز
telephone message U پیام تلفنی
blanking signal U پیام خاموشی
heliogram U پیام افتابی
end of message U انتهای پیام
bodies U متن پیام
body U متن پیام
ending U خاتمه پیام
clear text U پیام کشف
som U اغاز پیام
message source U منشاء پیام
message retrieval U بازیابی پیام
message retrieval U استخراج پیام
drafter U نویسنده پیام
message heading U عنوان پیام
message feedback U بازخورد پیام
intelligence signal U پیام خبری
transmission U ارسال پیام
message center U مرکز پیام
message switching U پیام گزینی
meteorological message U پیام هواسنجی
signal tracing U ردگیری پیام
senders U فرستنده پیام
message queuing U صف بندی پیام
drafter U منشی پیام
sender U فرستنده پیام
signal generator U پیام ساز
dummy message U پیام فریبنده
dummy message U پیام دروغی
message book U دفتر پیام
message source U منبع پیام
transmissions U ارسال پیام
flash message U پیام انی
signal center U مرکز پیام
monochrome signal U پیام تکرنگ
diagnostic massage U پیام تشخیصی
radioing U پیام رادیویی فرستادن
message switching center U مرکز گزینش پیام
cipher text U متن پیام رمز
receipt U رسید پیام دریافت شد
receipts U رسید پیام دریافت شد
classifications U طبقه بندی پیام
despatching U عزیمت فرستادن پیام
signaled U ارسال پیام به کامپیوتر
dispatches U عزیمت فرستادن پیام
wrongs U پیام غلط است
synchronizing signal U پیام همزمان ساز
signalled U ارسال پیام به کامپیوتر
radios U پیام رادیویی فرستادن
classification U طبقه بندی پیام
radio U پیام رادیویی فرستادن
chrominance signal U پیام رنگ تابی
time of origin U زمان ارسال پیام
carrier chrominance signal U پیام رنگ تابی
message precedence U ارجحیت ارسال پیام
radioed U پیام رادیویی فرستادن
proforma U پیام پیش نویس
dispatch U عزیمت فرستادن پیام
flash message U پیام برق اسا
massage accounting U ثبت اطلاعات پیام ها
drafter U انشا کننده پیام
carrier color signal U پیام رنگ تابی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
signal U ارسال پیام به کامپیوتر
psychogram U پیام نوشته روح
tape copy U پیام نوار شده
despatches U عزیمت فرستادن پیام
helio U ایینه مخابره پیام
burst gate U لامپ پیام گذار
dispatched U عزیمت فرستادن پیام
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
message book U دفتر یادداشت پیام
originators U صادر کننده پیام
g y signal U پیام روشنایی جی ایگرگ
signal electrode U الکترد پیام ساز
trafficked U داده پیام دریافتی
eom U انتهای پیام essage
minus color signal U پیام رنگی منفی
released U اجازه ارسال پیام
addresses U نشانی گیرنده پیام
address U نشانی گیرنده پیام
roger U مفهوم شد پیام را گرفتم
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
radiogram U مخابره پیام با بی سیم
traffics U داده پیام دریافتی
deciphers U ماشین کشف پیام
originators U اقدام کننده پیام
originator U اقدام کننده پیام
composite television signal U پیام مرکب تلویزیونی
delivery groups U گروه معروف پیام
decipher U ماشین کشف پیام
originator U صادر کننده پیام
multiple address message U پیام چند ادرسه
deciphered U ماشین کشف پیام
releases U اجازه ارسال پیام
addressed U نشانی گیرنده پیام
composite color signal U پیام رنگی مرکب
trafficking U داده پیام دریافتی
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
color difference signal U پیام اختلاف رنگ
wrongs U پیام صحیح نیست
signal to noise ratio U نسبت پیام به همهمه
despatched U عزیمت فرستادن پیام
release U اجازه ارسال پیام
radiograms U مخابره پیام با بی سیم
wronging U پیام غلط است
wronging U پیام صحیح نیست
wrong U پیام غلط است
traffic U داده پیام دریافتی
incoming U پیام دریافتی در کامپیوتر
som U شروع پیام essage
transmission security U تامین ارسال پیام
radiographic U پیام رادیوتلگرافی فرستادن
color gate U دریچه پیام رنگی
wrong U پیام صحیح نیست
direct objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
burst U پیام همزمان ساز رنگ
flame U ارسال پیام نامناسب به کاربر
objecting U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
ordinary U پیام معمولی از نظر ارجحیت
indirect objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
object U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
flashes U پیام انی یا برق اسا
flashed U پیام انی یا برق اسا
sign off U علامت ختم ارسال پیام
sender U شخصی که پیام ارسال میکند
objected U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
flames U ارسال پیام نامناسب به کاربر
repeater U تکرارکننده پیام بازگو کننده
bursts U پیام همزمان ساز رنگ
objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
plaintext U پیام عادی در شکل مهناداراصلی ان
color sync signal U پیام همزمان ساز رنگ
weather code U پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
flash U پیام انی یا برق اسا
paraphrased U تغییر الفاظ یالفظی پیام
paraphrases U تغییر الفاظ یالفظی پیام
paraphrasing U تغییر الفاظ یالفظی پیام
error message U پیام خطا پیغام اشتباه
incoming U حجم داده یا پیام دریافتی
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1addressed recipient
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com